محل تبلیغات شما
باز باران، بی طراوت، کو ترانه؟! سوگواری ست، رنگ غصه، خیسی غم، میخورد بر بام خانه، طعم ماتم، یاد می آرم که غصه، قصه را میکرد کابوس، بوسه میزد بر دو چشمم، گریه با لبهای خیسش می دویدم، می دویدم توی جنگل های پوچی، زیر باران مدیحه رو به خورشید ترانه، رو به سوی شادکامی می دویدم، میدویدم، هرچه دیدم غم فزا بود غصه ها و گریه ها بود بانگ شادی پس کجا بود؟ اینکه می بارد به دنیا،نیست باران، نیست باران گریه ی پروردگارست، اشک میریزد برایم میپریدم از سر غم، می دویدم مثل

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند

زندگی هنوز هم هست

نفس می کشم نبودنت را

باران، ,باران ,دنیا،نیست ,بارد ,اینکه ,غم، ,بارد به ,می دویدم ,می دویدم، ,به دنیا،نیست ,نیست باران

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرواز آخر